سفارش تبلیغ
صبا ویژن

har an che az del barayad

20 عمل توصیه شده برای خشنودی امام زمان (عج)

    نظر

1 کمک و صدقه به محرومین به نیت سلامتی و دور کردن غم واندوه از حضرت

2 – نماز اول وقت باعث خوشحالی حضرت میشود و بهتر از آن این که ثواب آن را به خود ایشان تقدیم کنید.

3 – صلوات فرستادن زیباترین هدیه است به همراه عجل فرجهم مثلا روزی 100 مرتبه

4 – تلاوت قرآن به خصوص سوره های یس ؛ نباء ؛ عصر ؛ واقعه و ملک بعد از نماز و تقدیم به اموات شیعیان حضرت که وارثی ندارند .

5 – به نیابت از حضرت  به حج و زیارت ائمه اطهار (علیهم السلام ) بروید و یا دیگران را به زیارت بفرستید.

6 –  به والدین خود خدمت کنید مطمئن باشید قلب حضرت را خشنود کرده اید.

7 – در فراق جدائی حضرت دعای ندبه ( صبح جمعه ) و دعای غیبت حضرت( اللهم عرفنی نفسک ... ) را بعد از نماز عصر روز جمعه  بخوانید.

8 –  عمل به تاکید خود حضرت به مومنین در خواندن نماز شب ؛ زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره

9 – خواندن نماز امام زمان علیه السلام در هر زمان و مکان( جهت نحوه خواندن به مفاتیح مراجعه شود )

10 – احترام و خدمت به سادات و دوستان حضرت به نیت خشنودی حضرت

11 – بعد از هر نماز برای فرج حضرت بسیار دعا کنید حتی با گفتن دعای اللهم عجل لولیک الفرج

12 – اشاعه فرهنگ شناخت حضرت بین دوستان با بیان فضائل آقا هر کس بر اساس توانایی خود (برگزاری مراسم اهل بیت علیهم السلام ؛ مداحی ؛ نوشتن کتاب ؛ شعر و ...... )

13 – اگر حاجتی دارید خالصانه با حضور قلب زیارت آل یاسین و نماز استغاثه به حضرت را بخوانید بهترین وقت سفارش شده وقت سحر روز جمعه

14 – همواره یاد و انتظار ظهور آن بزرگوار را با دعا در خود تقویت و از پروردگار توفیق معرفت بیشتر به حضرت را درخواست کنید.

15 – گریستن و گریاندن در فراق آن امام همام به خصوص مظلومیت جدش حضرت سیدالشهدا علیه السلام و عمه بزرگوارشان حضرت زینب سلام الله علیها

16 – خواندن دعای عهد و پیمان بستن با حضرت

17 – همواره دشمنان حضرت و جد مظلومشان را لعن و نفرین کنید

18 – دوری از گناهان که هر چه از آنها دور شوید به حضرت نزدیک تر میشوید

19 – خواندن دعای توسل و شفیع قرار دادن ایشان نزد خداوند و همچنین خواندن دعای غریق ( مثلا در قنوت )

20 – از فقرا ؛ بیماران و خانواده های بی پناه غافل نشوید ؛ با آنها نشست و برخاست کنید و تا حد توان مشکلاتشان را حل نمائید .




شعری از سید جواد ذاکر برای تولد حضرت رقیه سلام اله علیها

    نظر

 

 

گل تقدیم شمامیلاد عشق حسینیها روزی دهنده حسینیهای عالم بی بی رقیه سلام اله علیه بر عشاق آن حضرت تبریک و تهنیت بادگل تقدیم شما


ای رقیه جان که نامت دلرباست

پنجه های کوچکت مشکل گشاست

تو تولد یافتی شیدا شوی    

 تا بلند آوازه دنیا شوی

تو تولد یافتی عاشق شوی

صحنه عاشور را لایق شوی

تو به پیران درس عزت داده ای

درس عزت را ز غیرت داده ای

کودک سر مست از کوثر تویی

افتخار آل پیغمبر تویی

ای گران گنجینه عشق رباب

از تو عالمگیرشد این انقلاب

انقلابی دخت این مکتب تویی

روح زهرا هستی زینب تویی

نام تو در زمره شهزاده هاست

مثل و مانند تو در دنیا کجاست

در جهاد عشق غوغا کرده ای

در حقیقت کار زهرا کرده ای

گردیده جهان واله حیران رقیه

گشته خجل از روی تابان رقیه

آن زهره جبینی که شد از مصدر عزت

جبریل امین خادم دربان رقیه

من رقیه دختر عشق آفرین ایامم

سفیر عشقم اندر سفارت شامم

سه سال دخترک شاه مشرقینم من

در این خرابه نماینده حسینم من

در این خرابه کسی نیست تا کند یادم

بسان چلچله در کمند صیادم

کجاست صبر دل و یار شیر خواره من

افول کرده عمه جان مگر ستاره من

خرابه حوزه علیمه حیات من است

خرابه صفحه زرین خاطرات من است

خرابه مرکز انگیزش قیام من است

خرابه اسلحه سرد انتقام من است

خرابه دور نمای بدیع نه فلک است

خرابه قصه تکرار صحنه فدک است

خرابه کعبه آمال زینب کبری ست

خرابه لانه سیمرغ سینه زهراست

خرابه مهد تعالیم تازه بنیاد است

خرابه کنگره خطبه های سجاد است

خرابه نقطه اوجی ز اقتدار من است

امور کل خلایق در اختیار من است

امیر قافله عشق گرچه بیمارست

چه غم که نایب فاطمه علمدارست

منم که مدرسه عشق کرده ام تاسیس

سه ساله ام به چهل سالگان کتم تدریس

در این خرابه شام انقلاب خواهم کرد

بنای ظلم و ستم را خراب خواهم کرد

اگرچه طفل صغیرم ولیک چون شیرم

من عاقبت ز یزید انتقام میگیرم

طریق صدف و صفا از خرابه می گذرد

مسیر کرب و بلا از خرابه میگذرد

کلام سید خوش زاد عشق و شیدایی ست

سلیقه اش همه گل گفتن و گل آراییست



تست هوش

    نظر

یه بنده خدایی بود تویکی از شهرهای مرزی ایران که خیلی دلش می خواست تو یه شرکت درست حسابی کارکنه واین فکر مدام مشغولش کرده بود تا اینکه تو خیابون چشمش افتاد به یه تابلو شرکت بزرگ.انگار گمشده اش روپیدا کرده بود .خلاصه سرتون رو درد نیارم .کوبید اومد تهران ورفت معاونت محترم منابع انسانی شرکت،اونجا بهش گفتند باید تقاضا بدی تا توی کمیته مطرح بشه ، بعد مصاحبه،بعدگزینش،واگه این مراحل رو طی کردی دوباره بیا پیش ما!از اونجایی که این آقا خیلی مصمم بود دنبال کار افتاد وبعد از یکی دوماه گزینش رو هم طی کرد ودوباره اومدهمونجا،یه برگه بهش دادند وگفتند برو معاونت محترم اشخاص تا معاینه بشی!

در معاونت اشخاص چهارتا دکتر متخصص به عبارت:دندانپزشک،چشم پزشک،متخصص قلب وعروق ومتخصص گوش وحلق وبینی رو به او معرفی کردند تا معاینات انجام شه.

از اونجایی که این اقا از راه دوری اومده بود،قرار شد تمام معاینات او دریک روز انجام شه والبته خوشبختانه مطب تمام پزشکه ها در یک ساختمان بود ونیازی به صرف زمان برای رفتن از این مطب به اون مطب نبود.

با هر زحمتی بود از تمام این دکترها وقت معاینه گرفت که این زمانها عبارت بودند از:نه صبح،یازده ونیم صبح،یک بعدازظهر،سه ونیم بعد از ظهر که البته با توجه به تخصص هر پزشک ممکن بود هر ویزیت نیم ساعت یا یک ساعت طول بکشه.

1 - قرار ویزیت های یک ساعته این آقا برای دکتر صمدی ودندانپزشک اختصاص یافت.

2 – زمان ویزیت او توسط دکتر واحدی نیم ساعت بود.

3 – دکتر شمقدری متخصص قلب وعروق است.

4 – زمان ملاقات او با چشم پزشک برای ساعت نه یا یک بعدازظهربرنامه ریزی نشده بود.

5 – این اقا دکتر گوش وحلق وبینی خود را قبل از دکتر واحدی وبعد از ویزیت دکتر سهرابی دید.

6 – قرار ویزیت او توسط دکتر سهرابی ساعت 9 صبح نبود.

شما باید زمان ملاقات هر دکترها،تخصص آنها،ومدت زمانی که معاینه طول می کشد وهمچنین نام هر متخصص را پیداکنید!

نام دکتر

مدت زمان ویزیت

تخصص

زمان

 

 

 

9 صبح

 

 

 

30/11صبح

 

 

 

1بعدازظهر

 

 

 

30/3بعداز ظهر

 


صاحب الزمان کوچه ها

    نظر

دربه در حیران و سر گردان میان کوچه ها

بر لبانم ورد هایی با زبان کوچه ها

چشمهایم روز وشب در انتظارند پشت در

تا که شاید رو نماید مهربان کوچه ها

زیر چتر بی تو بودن ،خانه ام سقفی ندارد

وای اگر باران ببارد ، آسمان کوچه ها

جای خون جاری شده دلتنگی ای در جان رگ

جان فدای خاک پایش ، جاودان کوچه ها

گم شدم در ازدحام کهنه بازاری پلید

بس که چشمم را گشودم در نهان کوچه ها

صبح جمعه تا به شب با اضطراب و دلهره

چشم در راهم بیاید میهمان کوچه ها

گم شدی شاید تو هم در این شلوغی های بد

در میان ازدحام این دکان کوچه ها

از قلم سر زد خطایی مهربانی کن ببخش

گم چگونه میشود صاحب زمان کوچه ها

کی به پشت ابر تیره محو و پنهان گشته ای ؟

کاین چنین ورد زبان کائنان کوچه ها

بی گمان ما گم شدیم و دیدگان بر بسته ایم

بر امام آخرین مردمان کوچه ها

شوق دیدارت به دل شاید بیافتد باز هم

چشم نا پاکی ببندیم بر چنین ها و چنان کوچه ها

دست من را هم بگیری روز محشر بی گمان

دست یاری گر دهم بر سائلان کوچه ها

ترسم این است که نیابم مهلتی

تا ببینم جلوه ای از دل سِتان کوچه ها

انتظارم کی سراید رخ نمایانی کنی ؟

شور و شادی سر زند از شیعیان کوچه ها

کی ظهورت میرسد تا که بهارانی کنی

رنگ و روی زرد خسته از خزان کوچه ها

جان زهرا مادرت کن یک نظر بر خستگان

شهد عشقی ده به دست عاشقان کوچه ها