سفارش تبلیغ
صبا ویژن

har an che az del barayad

زندگی

    نظر

زندگی خیلی کوتاه تر از اونه

 

که با فکر کردن به کسی

 

که بهت فکر نمیکنه بخوای تلفش کنی

 

با کسی بمون

 

که قدر تو رو خوب می دونه


مثه همونای که رفتن

    نظر

سال 94 داری میری!!؟

برو...

اما حرفامو بشنو و برو...

یه شبایی اصلا نگذشت...

اما من ازش گذشتم...

یه شبایی هم بدگذشت...

سخت گذشت...

بادرد گذشت...

یه شبایی داد زدم اما جز دلم هیچکس صدامو نشنید...

یه شبایی همه چی بود الا اونی که باید میبود...

یه شبایی هوا عجیب دو نفره بود،اما من بودمو تنهاییام...

یه شبایی نفسم برید از این همه بغض،امابازم کشیدم...

یه شبایی نفس کم آوردم...

اما دوام اوردم...

یه روزایی فقط زنده بودم...

اما زندگی نکردم...

یه شبایی هم زنده نبودم فقط بودم...

 

همین...

...::94 دمت گرم حالا برو::....

مثه همه اوناییکه رفتن


صبر کنم یا بروم؟

    نظر

زیر باران شده ام خیس بگو صبر کنم یا بروم؟

سایه ات چتر سرم نیست بگو صبر کنم یا بروم؟

 

سینه ام میتپد از وحشت دیر آمدنت

من مجال دگرم نیست بگو صبر کنم یابروم؟

 

چشم در راه تو خشکیدو نمی آیی تو

شده این باور تندیس بگو صبر کنم یا بروم؟

 

غرقه در حسرت دیدار بمانم یا نه!

دیگر این شرم روا نیست!بگو صبر کنم یا بروم؟

 

گور وحشت دگر این بار مرا خوانده بکام!

چاره ام نیست نیایی،بگوصبر کنم یا بروم؟

 

دیگر از جان شده ام سیر ببین من رفتم

دم آخر چه کنم......؟صبر کنم یا بروم؟

 


....

    نظر

به من قول بده......

درتمامی سال هایی که باقی مانده.....

تاابد.....

مواظب خودت باشی.....

دیگرنیستم که یادآوری ات کنم.....

میروم.....

نه اینکه دوستت نداشته باشم.....

نه ....

بین خودمان بماند.....

ازاضافی بودن خسته ام.....??


دلنوشته

روزگاری من هم آسمان دلم نیلی بود

 

گشته بودم مجنون عشق پاکم لیلی بود

 

روزها گذشت و من همچنان گشتم عاشق تر

 

شدم مبهوت چشمانش که همچو آسمان نیلی بود

 

مرا غرق در شادی کرد دلم آسمانی شد

 

چراغ دلم روشن صورت غم پر از سیلی بود

 

دمادم نام او برلب پراز شادی جهانم شد

 

چه رویاهای شیرینی پراز نور آسمانم شد

 

روز و شب خواندم دعای وصل او بر لب

 

تمنایش کنم از تو الا ای مهربان یا رب

 

ولی لعنت برآن ابر سیاه و شوم تاریکی 

 

 

که افکند سایه هجران برآن احساس رویایی...



بی کسی

    نظر

روز سختی تازه میفهمی هوادار تو کیست؟

بی کس و درمانده وقتی میشوی یار تو کیست؟

مشتری وقتی که بسیار است? سرگرمی ولی-

در کسادی تازه میفهمی خریدار تو کیست؟

دست و پایت نه، در آن روزی که قلبت بشکند -

تازه در آن موقع میدانی مددکار تو کیست؟

هرکسی آید عیادت آخر شب میرود

تازه آن هنگام میفهمی پرستار تو کیست؟

میرسد روزی که اطرافت نمی ماند کسی!

آن زمان پی میبری یار وفادار تو کیست!

پیش پایت یک نفر خود را به آتش میکشد!

تازه میفهمی که دهقان فداکار تو کیست؟

میروی یک روز از این شهر و می میرد کسی!

تازه در آن روز میفهمی گرفتار تو کیست؟!


0000

    نظر

محبــت

مثـل مـشـروب خوردن میمــونه ..

وقتی کـــم میدی،

 طرف میخوره و حالشــــو میبره ...

وقتـــی زیاد از حــد میشه ، 

طرف بالا میاره!!

 اونــم رو خودت :|