شعری از سید جواد ذاکر برای تولد حضرت رقیه سلام اله علیها
میلاد عشق حسینیها روزی دهنده حسینیهای عالم بی بی رقیه سلام اله علیه بر عشاق آن حضرت تبریک و تهنیت باد
ای رقیه جان که نامت دلرباست
پنجه های کوچکت مشکل گشاست
تو تولد یافتی شیدا شوی
تا بلند آوازه دنیا شوی
تو تولد یافتی عاشق شوی
صحنه عاشور را لایق شوی
تو به پیران درس عزت داده ای
درس عزت را ز غیرت داده ای
کودک سر مست از کوثر تویی
افتخار آل پیغمبر تویی
ای گران گنجینه عشق رباب
از تو عالمگیرشد این انقلاب
انقلابی دخت این مکتب تویی
روح زهرا هستی زینب تویی
نام تو در زمره شهزاده هاست
مثل و مانند تو در دنیا کجاست
در جهاد عشق غوغا کرده ای
در حقیقت کار زهرا کرده ای
گردیده جهان واله حیران رقیه
گشته خجل از روی تابان رقیه
آن زهره جبینی که شد از مصدر عزت
جبریل امین خادم دربان رقیه
من رقیه دختر عشق آفرین ایامم
سفیر عشقم اندر سفارت شامم
سه سال دخترک شاه مشرقینم من
در این خرابه نماینده حسینم من
در این خرابه کسی نیست تا کند یادم
بسان چلچله در کمند صیادم
کجاست صبر دل و یار شیر خواره من
افول کرده عمه جان مگر ستاره من
خرابه حوزه علیمه حیات من است
خرابه صفحه زرین خاطرات من است
خرابه مرکز انگیزش قیام من است
خرابه اسلحه سرد انتقام من است
خرابه دور نمای بدیع نه فلک است
خرابه قصه تکرار صحنه فدک است
خرابه کعبه آمال زینب کبری ست
خرابه لانه سیمرغ سینه زهراست
خرابه مهد تعالیم تازه بنیاد است
خرابه کنگره خطبه های سجاد است
خرابه نقطه اوجی ز اقتدار من است
امور کل خلایق در اختیار من است
امیر قافله عشق گرچه بیمارست
چه غم که نایب فاطمه علمدارست
منم که مدرسه عشق کرده ام تاسیس
سه ساله ام به چهل سالگان کتم تدریس
در این خرابه شام انقلاب خواهم کرد
بنای ظلم و ستم را خراب خواهم کرد
اگرچه طفل صغیرم ولیک چون شیرم
من عاقبت ز یزید انتقام میگیرم
طریق صدف و صفا از خرابه می گذرد
مسیر کرب و بلا از خرابه میگذرد
کلام سید خوش زاد عشق و شیدایی ست
سلیقه اش همه گل گفتن و گل آراییست