ترازوی مرد فقیر
ترازوی مرد فقیر
مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت، آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت .
مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید .
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند . هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره 900 گرم بود .
او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت:
دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن 900 گرم است . مرد فقیر ناراحت شد
و سرش را پایین انداخت و گفت:
ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم .
یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم !